یک سری از حرف ها را نمیتوان فراموش کرد
به هیچ نحوی
گاه گاهی در ذهن مرور میشوند
اما هر بار تمام وجود انسان را پر میکند
از نفــــــــــرت!
چیــــز بدی است اما..
ب ادم یاد اور میشود
بعضی چیزها فرامـــــوش نشدنی اند..
به سلامتی هرکس که درونش داره میسوزه
اما ترجیح میده لباشو به هم بدوزه...
به سلامتی سوالایی ک پرسیده نمیشن اما جوابشون
بغض میشه تو دل ادم..!
به سلامتی خودمون که نه مخاطب بودیم نه خــــــاص
چه برسه به مخاطب خـــــاص!
چقدر دلم هوایت را می کند
حالا که دگر هوایم را نداری...!
چیزی شبیه معجزه زلالم نمیکند
وقتی که سنگ هم رحم به بالم نمیکند
بـــــرای فرزندت نگرانم ...نکند تقاص آه مرا او بدهد؟؟؟
مُتنفـــــــــرم !
که به چراغهای نورانی و دستهای گرم دیگر اعتمادی نیست
تا اخر عمــــــر مدیونی به کسی که باعث شدی
بعد از تو دیگه عــــاشق هیچکس نشه..میفهمی؟این بزرگترین گناهه
کاش میشد برگردی و ببینی چشمانم چگونه تقاص
بیخیالی هایت را میدهند..
وقتی کسی را عاشق خودت میکنی در مقابلش مسئولی
در برابر اشکهایش شکستن غرورش
لحظه های شکستن در تنهایی...و اگر یـــادت برود
در جایی دیگر سرنوشت به یــــــادت خواهد اورد..!
مهلت بده میروم پایت را بردار غـــــرورم را جمع کنم..!
راه بدی را انتخاب کرده بودم برای نگه داشتنت!
صداقت..مهربانی..زیاد به تو توجه داشتن ..
و خیلی حماقت های دیگر.....
این روزها هرچه خائن تر باشی دوست داشتنی تری...
تو دنیا دو تا نابینا میشناسم یکی تو
که هیچوقت دوست داشتنم رو ندیدی
یکی من که هیچوقت کسی رو جز تو ندیدم....